کتاب بینایی شاهکار دیگری است از نویسنده مشهور و بی نظیر «ژوزه ساراماگو» که آن را پس از رمان موفق و پرطرفدار کوری نوشته است. ماجرای بینایی در همان شهری اتفاق میفتد که مردم رمان کوری در آن زندگی می کردند. رمان بینایی نیز مانند رمان کوری، کنایه ای ست به حکومت هایی که در ظاهر دموکرات اند اما در عمل دیکتاتوری هستند. این کتاب توسط فرزانه حاجیلوئیان به فارسی ترجمه شده و نشر پرثوآ آن را به چاپ رسانده است.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم: 

داستان از روز انتخابات شروع می شود و باران آنقدر شدید می بارد که کسی به خودش زحمت نمی دهد که از خانه برای رای دادن بیرون بیاید. سیاستمداران از این اتفاق وحشت کرده اند و به این فکر می کنند که آیا باید انتخابات را به روز دیگری موکول کنند یا نه. حدود ساعت سه باران بند می آید. ناگهان مردم به سمت شعبه های اخذ رای هجوم می برند و رای می دهند. اما وقتی که رای ها شمرده می شود، متوجه می شوند بالای 70 درصد رای ها سفید است. مردم عصبانی هستند. وضعیت اضطراری اعلام شد. مردم خاطرات وحشتناک بیماری کوری که چهار سال پیش شهر را فرا گرفته بود و فقط یک خانم توانسته بود بینایی اش را حفظ کند به یاد می آورند.